یادداشت دکتر مریم ابوالقاسمی روز بزرگداشت فردوسی و زبان فارسی

1016 بازدید

 دکتر سیّده مریم ابوالقاسمی، دانشیار گروه زبان و ادبيات فارسی دانشگاه شهيد بهشتي به مناسبت بیست‌و‌پنجم ارديبهشت روز بزرگداشت فردوسی و زبان فارسی یادداشتی با عنوان «فردوسی، هويّت ملي و زبان فارسی» منتشر کرده است که در ادامه می خوانید:​​​​​​​​​​​​​​

                                       فردوسی، هويّت ملی و زبان فارسی

هويّت ملی مانند ديگر پديده‌های اجتماعی، مقوله‌ای تاريخی– اجتماعی، فرهنگی است. برای هر ملّتی هويّت او از اهميّت ويژه‌اي برخوردار است و در واقع با ضمير خودآگاه و ناخودآگاه او پيوندي ناگسستني دارد. عناصر و مؤلّفه‌های متعدّدی را در ساختار هويّت ملی می‌توان مؤثّر دانست كه جغرافيا، زبان، نژاد و قوميّت، آداب و رسوم، تاريخ و اسطوره،  ادبيات، دين و مذهب مهم‌ترين آنها بشمار مي‌رود. بخش عظيمي از عناصر هويّتي كه از آنها نام برديم در شاهنامه حكيم ابوالقاسم فردوسي بازتاب يافته است. بدون ترديد هويّت ايراني پيوندي محكم و ناگسستني با زبان فارسي و شاهنامه فردوسي دارد و شاهنامه از عوامل اصلي انسجام و اتحاد ملّت ايران بشمار مي‌رود.

فردوسي مردي بزرگ و خردمند از طبقۀ دهقانان خراسان، ستون اصلي كاخ زبان فارسي و هويّت و عظمت قوم ايراني را در قرن چهارم هجري برافراشت. بدون تردید شاهنامه برترین شاهکار ادبی و بزرگترین اثر حماسی جهان است. حکیم فردوسی این اثر بزرگ را حدود سال 367 هجری قمری سرود و نزدیک به سی سال از عمر گرانمایة خود را صرف نگارش و تدوین كتابي کرد که نه تنها مفصّل‌ترین و پرمایه‌ترین اثر حماسی و شاعرانه ایست که از روزگار سامانیان و غزنویان بجاي مانده، بلکه ارزشمندترین و مهم‌ترین سند عظمت و اعتبار تاریخ، فرهنگ، اندیشه و آرمانهای قوم ایرانی و گنجینة لغات و خزانة واژگان زبان فارسی نیز به شمار می‌رود. شاهنامه به تقويت و استحكام زبان فارسي كمك شاياني نمود.

هويّت ملي در فرآيند زمان شكل مي‌گيرد و بدون ترديد از رويدادها و تحولات اجتماعي تاثير مي‌پذيرد. با اندكي تأمّل در تاريخ گذشتۀ ايران مي‌توان دريافت كه اين كشور همواره شاهد تحولات و دگرگوني‌هاي متعدّدي بوده كه نقش بسيار مهمي در تكوين هويّت ملي او داشته است از حملۀ اسكندر مقدوني و فرو پاشي امپراطوري هخامنشيان گرفته تا حملۀ اعراب و سقوط امپراطوري ساسانيان كه بخش‌هاي مهمي از اين حوادث در شاهنامه به تصوير كشيده شده است. همچنين این اثر جاودانه، اساطیر، تاریخ، واژگان، فرهنگ و آداب و سنن قوم ایرانی از قدیمی‌ترین ایام تا حملة اعراب را در بر گرفته است. فردوسی در نظم حماسة بزرگ خود با زحمت و مشّقت فراوان، روایت‌ها و داستان‌های پراکنده را از مآخذ و منابع متعدّدی مانند شاهنامة منثور ابومنصوری، خداینامه‌های کهن، اوستا و منابع پهلوی، گردآوری کرد و در نهایت دقّت و امانت در نظم و تدوین آن کوشید. بیهوده نیست که صاحب چهار مقاله (نظامي عروضي سمرقندي) در ستایش سخن والای فردوسی گفته: الحق هیچ باقی نگذاشت و سخن را به آسمان علییّن برد و کدام طبع را قدرت آن باشد که سخن را بدین درجه رساند که او رسانیده است.

شاهنامه فردوسي از نظر واژه‌سازي، تركيبات و كنايات و تعبيرات زبان فارسي، نيز يكي از آثار برجسته و كم‌نظير ادب فارسي بشمار مي‌رود. بسياري از واژه‌ها و تركيبات شاهنامه با كلمات اصيل و خالص زبان فارسي ساخته شده و در اين اثر بزرگ، لغات مهجور به ندرت بكار رفته است. كاربرد واژگان عربي در شاهنامه متعادل و متناسب با مقتضاي مقام و كلام است. زبان او زبانيست قاطع و محكم و متناسب با نوع ادبي حماسه. تخيّل و قدرت ابداع هنري او آنچنان قوي و عميق است كه بسياري از تشبيهات، استعارات، اغراق‌ها و تمثيل‌ها و توصيفات مثلا غروب و طلوع خورشيد، شب و روز و نيز وصف ديگر مظاهر طبيعت با محتواي داستانهاي حماسي و ژانر حماسه هماهنگي و تناسب تام دارد، دقت و مهارت او در چنين توصيفاتي موجب هماهنگي آن با كليّت داستان شده و كاربرد طبيعي، ضروري و متعادل  صنايع لفظي و معنوي بديع، اثر او را به شاهكاري بي‌بديل و تأثيرگذار تبديل كرده كه نفوذ آن همواره بر ذهن و زبان قوم ايراني ماندگار خواهد بود.

از نظر محتوايی محور اصلي و پيام بسياري از داستانهاي شاهنامه و يا بهتر بگوييم انديشۀ قوم ايراني را نبرد بين خير و شر تشكيل مي‌دهد كه در نهايت با غلبه و پيروزي خير و نيكي به سرانجام مي‌رسد. شاهنامه تنها حاوی روایت‌ها و داستانهای حماسی نیست بلکه از فحاوی داستان‌های آن می‌توان به موضوعات با ارزش دیگری  دست یافت، موضوعاتی مانند ستایش خرد و دانش، تلاش و كوشش، خداپرستي، آزادگی، نیکوکاری، فلسفة مرگ و زندگی، دادورزي، راستي و درستي، دينداري، وطن دوستی، توصیف مناظر طبیعی، عشق و بزم، پند و اندرز، شكوه و شكايت، حكمت و سياست و صدها نکتة ظریف اخلاقی و تربیتی و حکمی دیگر که در این یادداشت کوتاه مجال ذکر همة آنها نیست.

 به جرأت میتوان گفت كه شاهنامه شناسنامه قوم ايرانی و حافظ سنّت‌ها، فرهنگ، تاريخ، تمدن و اساطير ايراني است، در واقع عظمت نژاد ايراني و اصول و بنيان زبان و ادب فارسي و مفاخر تاريخي و اسطوره‌اي ما مديون شاهكار بزرگ فردوسي است. از این رو پاسداشت مقام والاي فردوسي و ارج نهادن به شاهنامه  بر همة ما ایرانیان و فرهیختگان امری ضروری و بایسته است.

       

 

 

               

میتوانید این مطلب را با دیگران به اشتراک بگذارید: